من میگم دلنوشته تو هرچی دوست داری بگو امروز عصر ساعت 7 نوشتمش با احترام تقدیمت میکنم
هوا ابریست
و چک چک میکند باران
بروی چینی احساس دلتنگی
کمی آنسوتر از افکار
هوا را میشکافت شوق پرواز کبوتر
و من اینجا
بروی پشت بامی
نفس ها میکشم از درد تنهایی
و آهی از سر دوری
نمی دانم
همان ابری که بر من می چکد باران
بروی گونه های او
چگونه میزند بوسه
که دوری را نمی فهمد ؟
من اینجا با خیالش
دلم را در قفس کردم
و او آنجا
تبسم میکند هر لحظه از یادم
و شاید .......
برات ارزوی بهترینها دارم...
(فقط چون خوشم آمد گذاشتم این دل نوشته من نیست)
نظرات شما عزیزان:
غریبه 
ساعت12:47---16 تير 1392
برچسبها: