
بعد از مدت ها دیدمش!
دستامو گرفت و گفت چقدر دستات تغییر کردن…
خودمو کنترل کردم و فقط لبخندی زدم…
تو دلم گریه کردم و دم گوشش گفتم:
بی معرفت! دستای من تغییر نکرده…
دستات به دستای اون عادت کرده…
نظرات شما عزیزان:
مهدی 
ساعت16:04---14 فروردين 1392
سلام بهتون تبریک میگم وبتون قشنگه به منم سربزنید خوشحال میشم
پاسخ:merci az in ke sar zadi
برچسبها: